- پیمان بستن
- وعده کردن، قول دادن
معنی پیمان بستن - جستجوی لغت در جدول جو
- پیمان بستن
- عهد بستن
- پیمان بستن
- عهد بستن و قول و قرار گذاشتن برای انجام دادن کاری
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پیمان شکن، خلف وعده، قطع کردن رشته عهد
نقض عهد کردن عهد شکستن نکث: شما را ز پیمان شکستن چه باک ک که او ریخت بر تارک خویش خاک. (شا. لغ)
کمربند بستن، کنایه از آماده شدن برای کاری
کمر را بستن، آماده شدن مهیاشدن کمربستن، یامیان را چست بستن، کمر را محکم بستن، کاری را بجد آماده: شدن (همه روز قصد را میان چست بسته وای بس که بانواع تلطف گرد دل او بر آمدم)